نظرات بازار فارکس - آیا درخت هنگام سقوط صدا می کند

اگر درختی در جنگل بیفتد و کسی نتواند آن را بشنود ، آیا صدا می دهد؟

14 اکتبر • تفسیرهای بازار • 12192 بازدید • 1 نظر اگر درختی در جنگل می افتد و کسی نمی تواند آن را بشنود ، آیا صدا می دهد؟

"اگر درختی در جنگلی بیفتد و کسی برای شنیدن آن در اطراف نباشد ، آیا صدایی ایجاد می شود؟" یک آزمایش تفکر فلسفی افسانه ای است که س regardingالات مربوط به مشاهده و دانش واقعیت را ایجاد می کند. آیا چیزی بدون درک شدن می تواند وجود داشته باشد؟ آیا صدا فقط درصورتی است که شخصی آن را بشنود؟ فوری ترین مبحث فلسفی که معما معرفی می کند ، وجود درخت (و صدایی که تولید می کند) خارج از ادراک انسان است. اگر کسی در این نزدیکی نیست درخت را ببینید ، بشنوید ، لمس کنید یا بو کنید ، چگونه می توان گفت که این درخت وجود دارد؟ چه چیزی گفته می شود که وقتی چنین موجودی ناشناخته است وجود دارد؟
آزمایش اغلب به این صورت مورد بحث قرار می گیرد. اگر درختی در جزیره ای بیفتد که در آن هیچ انسانی وجود نداشته باشد، آیا صدایی به گوش می رسد؟ پاسخ داده نشده است که صدا حسی است که در گوش هنگام به حرکت درآوردن هوا یا رسانه های دیگر برانگیخته می شود. این پرسش را نه از منظر فلسفی، بلکه از منظری کاملاً علمی مطرح می کند. صدا ارتعاشی است که از طریق مکانیسم گوش به حواس ما منتقل می شود و تنها در مراکز عصبی ما به عنوان صدا شناخته می شود. افتادن درخت یا هر اختلال دیگری باعث ایجاد ارتعاش در هوا می شود. اگر گوشي براي شنيدن نباشد، صدا نيز نخواهد بود. آیا در میان جنگل شلوغ اطلاعات بازار که به طور مداوم با آن بمباران می‌شویم، صدایی از سقوط درختان شنیده می‌شود که ما نمی‌شنویم؟ ارجاعات به سقوط بازار در سال های 2008-2009 طی چند ماه گذشته انجام نشده است. PIIGS ، بحران بدهی منطقه یورو و احتمال سرایت آن ، پایین آمدن رتبه اعتباری ایالات متحده ، شکست مداوم بانک ها در ایالات متحده آمریکا ، (پانزده نفر از آگوست 2011) ، تاجر سرکش Soc Gen ، رتبه اعتباری بانک های فرانسه ، بیکاری همچنان سرسختانه بالا است ، MPC انگلستان BoE در دور دیگری از QE شرکت می کند. این لیست در مورد وضعیت اقتصادی فعلی پایان ناپذیر است و با وجود این منفی منفی ، بازارها ، به ویژه بازارهای سهام ، موضوعات را منحرف کرده و در سطوحی باقی می مانند که ( در حالی که هنوز تحت فشار قرار گرفته اید) به هیچ وجه نزدیک به پایین ترین سطح 9 مارس 2009 نیست که میانگین صنعتی داو جونز (INDU) در 6547.05 بسته شد ، پایین ترین حد از 25 آوریل 1997 است. پس از آن، "بازیابی" قیمت معاملات موقعیت کلاسیک V شکل خیره کننده بود. با استفاده از آینه دید عقب کلاسیک ما، آشکار بود که ترس بیش از حد بود و بیشتر بازارهای جهانی بیش از حد فروخته شدند، رالی پس از آن به همان اندازه تماشایی بود. بدون شک، کمک‌های مالی، ورشکستگی‌های کمک‌شده در ایالات متحده (که در بریتانیا نجات‌های از پیش بسته‌بندی شده نامیده می‌شوند) و دورهای QE برای "نجات سیستم" به بهبود داو جونز به بیش از 11,000 نفر در اوایل سال 2010 کمک کرد. سقوط جهانی 2008-2009 توسط Lehman Bros رخ داد. فروپاشی، حافظه تجدیدنظرطلبانه و گزینشی نشان می دهد که لمان عامل بوده است. با این حال، این شوکی را که بازار در سال گذشته با Bear Stearns متحمل شد نادیده می‌گیرد. زمانی که Bear Stearns افول خود را آغاز کرد، یک اتفاق عجیب را تجربه کردم. در زمان سکته قلبی با خانواده‌ام در سفالونیا یونان در تعطیلات بودم، گویی خدایان یونان باستان سیستم را «غرش کرده‌اند»، سیستم خودپرداز در جزیره از کار افتاد. دلیل ذکر شده در شب این بود که در نزدیکی جزیره یا سرزمین اصلی، یک لرزش جزئی زمین رخ داده است. بعداً همان شب، در حالی که در یک کافه اینترنتی در مورد وضعیت Bear Stearns مطالعه می کردم، در یک چرخش تصادفی تعجب کردم که آیا ما به نوعی به یک "نقطه عطف" رسیده ایم. آیا «ما» به طور ساده از پول خارج شده بودیم؟
در 22 ژوئن 2007 ، Bear Stearns وام وثیقه ای تا سقف 3.2 میلیارد دلار برای "نجات" یکی از وجوه خود ، صندوق اعتباری ساختاری درجه یک Bear Stearns ، در حالی که در حال مذاکره با سایر بانک ها برای وام پول در مقابل وثیقه برای صندوق دیگری بود ، متعهد شد. ، صندوق اهرمی تقویت شده با درجه اعتبار بالا ساختار Bear Stearns. این حادثه باعث نگرانی از سرایت شد زیرا ممکن است Bear Stearns مجبور به انحلال CDO های خود شود و باعث کاهش دارایی های مشابه در سایر اوراق بهادار شود. در طول هفته 16 ژوئیه 2007 ، Bear Stearns فاش کرد که دو صندوق تامینی زیرپایین پرداخت تقریباً تمام ارزش خود را در میان کاهش سریع بازار وامهای وامهای فرعی از دست داده اند.
حساب دموی فارکس حساب زنده فارکس حساب خود را تأمین مالی کنید
در آن زمان Bear Stearns یک بانک سرمایه‌گذاری جهانی و تجارت و کارگزاری اوراق بهادار بود، تا زمانی که در سال 2008 در طول بحران مالی و رکود جهانی به JPMorgan Chase فروخته شد. Bear Stearns در اوراق بهادارسازی شرکت داشت و مقادیر زیادی اوراق بهادار با پشتوانه دارایی منتشر کرد، که در مورد وام مسکن توسط لوئیس رانیری، "پدر اوراق بهادار وام مسکن" پیشگام بود. با افزایش زیان سرمایه‌گذاران در آن بازارها در سال‌های 2006 و 2007، شرکت در واقع میزان مواجهه خود را افزایش داد، به‌ویژه دارایی‌های با پشتوانه وام مسکن که در بحران وام‌های رهنی گران‌قیمت بودند. در مارس 2008، بانک فدرال رزرو نیویورک یک وام اضطراری برای جلوگیری از سقوط ناگهانی شرکت ارائه کرد. این شرکت نجات پیدا نکرد و به ازای هر سهم 10 دلار به JP Morgan Chase فروخته شد، قیمتی که بسیار کمتر از بالاترین قیمت 52 هفته ای قبل از بحران یعنی 133.20 دلار به ازای هر سهم بود، اما نه به اندازه 2 دلار به ازای هر سهم که در ابتدا توسط Bear Stearns توافق شده بود. و جی پی مورگان چیس. فروپاشی شرکت مقدمه‌ای برای سقوط مدیریت ریسک صنعت بانک سرمایه‌گذاری وال استریت در سپتامبر 2008 و متعاقب آن بحران مالی و رکود جهانی بود. در ژانویه 2010، JPMorgan استفاده از نام Bear Stearns را متوقف کرد. Bear Stearns هفتمین شرکت بزرگ اوراق بهادار از نظر کل سرمایه بود. تا 30 نوامبر 2007، Bear Stearns دارای مقادیر قراردادی فرضی تقریباً 13.40 تریلیون دلار در ابزارهای مالی مشتقه بود که 1.85 تریلیون دلار آن قراردادهای آتی و اختیار معامله فهرست شده بود. بعلاوه، Bear Stearns در پایان سال مالی 28 بیش از 3 میلیارد دلار دارایی "سطح 2007" در دفاتر خود داشت در حالی که دارایی خالص تنها 11.1 میلیارد دلار بود. این 11.1 میلیارد دلار دارایی 395 میلیارد دلاری را پشتیبانی می کند، به این معنی که نسبت اهرمی 35.5 به 1 است. این ترازنامه بسیار اهرمی، متشکل از بسیاری از دارایی‌های غیرنقد و بالقوه بی‌ارزش، منجر به کاهش سریع اعتماد سرمایه‌گذاران و وام‌دهندگان شد، که در نهایت از بین رفت زیرا آنها مجبور شدند برای جلوگیری از آبشار احتمالی طرف مقابل از بانک مرکزی نیویورک فراخوانی کنند. خطری که از انحلال اجباری ناشی می شود. این واقعیت که Bear Stearns در سال 2007 باعث حمله قلبی شدید به سیستم شده بود، باید در مورد روش های پرداخت بدهی و سرمایه گذاری همه بانک ها سؤالاتی مطرح می شد، اما این سؤالات مربوط به پرداخت بدهی کلی و مکانیک کاری جهانی بود. سیستم مالی واقعاً تا سال 2008 ظاهر نشد، باید یک علامت هشدار دهنده و نشانه ای از آنچه ممکن است در حال حاضر در زیر سطح وجود داشته باشد باشد. این حمله قلبی اخیر در بازار که در ماه های آگوست-سپتامبر متحمل شد، می تواند شروعی برای بحران های بسیار بدتر از بحران گران قیمت در سال های 2008-2009 باشد. با این حال، به طور مشابه، این می‌تواند شروعی برای کشف وقایعی باشد که ممکن است مدتی طول بکشد تا خونریزی کامل از طریق سیستم انجام شود. اما از نظر مقایسه مستقیم، ما اکنون در مرحله Bear Stearns هستیم و Lehman Bros. پس "Bear Stearns" ما کجاست؟ خب این خیلی ساده نیست و همانطور که ثابت شد آنها به سادگی قناری در معدن زغال سنگ بودند که قبل از اینکه آهنگ صدای چیرپ خیلی بلند شود، خفه شده بود. اما اگر سیستم بانکی خود را جگر عملیات مالی جهانی بدانیم. اندامی که دارای بسیاری از وظایف مهم و پیچیده است: سنتز، متابولیسم، تشکیل و ترشح صفرا، ترشح محصولات بالقوه مضر و به طور کلی تصفیه سیستم، سپس سیگنال های هشدار دهنده زیادی از سیستم بانکی می آید که نشان می دهد چند درخت در جنگل در شرف سقوط است با کنار گذاشتن مسائل پرداخت بدهی بانک‌های فرانسوی، اخیراً Dexia را تجربه کرده‌ایم که مانند یک نمایش عجیب سیرک در عصر ویکتوریایی گذشته، به سرعت دوباره بسته‌بندی شده، بسته شده و قبل از بچه‌ها به شهر بعدی منتقل شده است. محله خیلی می ترسد اما تصور اینکه دکسیا یک مورد منفرد است، اعتبار سیستم بانکی و اعتبار آن دسته از نهادهایی را که دریافته‌اند آن را در مقابل تست‌های استرس اخیر مقاومت کرده‌اند، به محدودیت‌های کششی می‌رساند. بازارهای عصبی دکسیا اخیراً با ممنوعیت فروش کوتاه مدت سهام مالی مواجه شده اند، مرهم دیگری برای بازگشت به آینده که در سال های 2008-2009 کارایی نداشت. امروز می دانیم که UniCredit، بانک ایتالیایی، سهام خود را تنها پس از 7.5 درصد سقوط متوقف کرده است. این سقوط نیست که باعث نگرانی بازارها می شود، نه سرایت یا اثر دومینو، زیرا برخلاف Bear Stearns، این سیستم بانکی مورد بحث نیست، این یک بحران بدهی دولتی است که توانایی پرداخت بدهی کشورها را زیر سوال می برد، نه بانک‌های منفرد و به همین دلیل است که این وضعیت کاملاً با سال‌های 2008-2009 متفاوت است. با این حال، اگر Bear Stearns نشانه ای برای Lehman بود، آیا یونان می تواند منادی برای بدهی های بزرگتر دولتی باشد؟

نظرات بسته شده است.

« »