آیا واقعاً می توانید با تجارت FX زندگی کنید؟ وقتی واقعیت گاز می گیرد و صدمه می زند ...
دلایل زیادی وجود دارد که ما وارد تجارت خردهفروشی میشویم و ثابتهای خاصی وجود دارد که در فرآیند تصمیمگیری ما جریان دارد و در نهایت ما را به تجارت به عنوان یک امر معیشتی یا سرگرمی بالقوه سوق میدهد. شاید بزرگترین دلیلی که ما وارد تجارت خردهفروشی میشویم این است که مستقل و در نهایت ثروتمند باشیم و بیایید صادق باشیم، همه ما در خیالپردازیهای خود در مورد ثروت افراط میکنیم و هیچ اشکالی در این زیادهروی وجود ندارد... تعداد بسیار کمی از ما تغییر کاملی را تجربه میکنیم. پیدا کردن صنعت، تجارت پاره وقت در بازارها (در حالی که یک شغل تمام وقت را نگه می داریم) تا در نهایت شروع به تجارت به عنوان شغل اصلی تمام وقت خود کنیم. همانطور که بارها تاکید کردهایم، هیچکدام از ما در مسیر روشنگری معاملهگران مسیر یکسانی را دنبال نمیکنیم. همه ما مسیرهای فردی را برای موفقیت دنبال می کنیم که به اندازه شخصیت و شخصیت خودمان منحصر به فرد است. یکی از اولین سوالاتی که هنگام کشف تجارت برای اولین بار مطرح می کنیم این است: "آیا ما می توانیم از درآمد حاصل از تجارت زندگی کنیم؟" از این گذشته، ورود به صنعت با هدفی که در نهایت تمام وقت شود، فایده ای ندارد مگر اینکه این سوال پرسیده شود. مقداری که برای تجارت مستقل از درآمد مطمئن از محل کار به آن نیاز داریم، می تواند به طور قابل توجهی بر اساس جایی که واقعاً از کجا تجارت می کنید متفاوت باشد. به عنوان مثال، ما یک تاجر بسیار مشتاق را در قاهره می شناسیم که یک حساب 5,000 دلاری معامله می کند و به دنبال کسب درآمد در حدود 500 دلار در ماه است که (به گفته او) دستمزد زندگی در مصر را تامین می کند. این دستمزد «خوب» نیست، اما برای او، بهعنوان یک تاجر جوان با درآمدهای بسیار کم، آنچه را که «دستمزد زندگی برای کمک به حمایت از او و اعضای خانوادهاش» مینامد، فراهم میکند. این در زمانی است که در مصر کشور دستخوش آشفتگی و تغییرات بزرگی است و بیکاری برای افراد زیر 30 سال به بالاترین حد خود رسیده است، در صورتی که بیکاری به طور غیررسمی در حد افراط باشد. در حال حاضر (به طور غیررسمی) بالاتر از سطح کشورهای اروپایی مانند ایتالیا، اسپانیا و یونان است، مصر 70 درصد برای بیکاری جوانان است. بنابراین مرد ما در قاهره «نعمت خود را به حساب میآورد» که درآمدی «بدون مالیات» پیدا کرده است، که میتواند از تجملات یک اتصال اینترنتی شمارهگیری مناسب و یک لپتاپ (که روزهای بهتری دیده میشود) به دست آورد. بنابراین در اینجا یک مثال خام و بسیار واقع بینانه از کسی است که از درآمدهای تجارت FX زندگی می کند، از بسیاری جهات واقعی تر یا سخت تر نمی شود و او در حال انجام آن تحت فشارهایی است که بسیاری از ما در دنیای غرب نداریم. عذاب کشیدن. اما زنده ماندن او در معاملات FX (در مقابل رشد واقعی) مقایسه جالبی را نشان می دهد. چقدر سود در برابر اندازه حساب خود نیاز دارید تا در صنعت FX پیشرفت کنید؟ و انجام این کار در حال حاضر، به خصوص اگر در شروع حرفه تجاری خود هستید، شاید ثابت شود که یکی از مهم ترین محاسباتی است که می توانید در مورد تجارت انجام دهید. از "رویای روزانه" در مورد آنچه ممکن و غیرممکن است جلوگیری می کند. معامله گران در بریتانیا، اروپا و ایالات متحده احتمالاً نمی توانند با یک حساب 5,000 دلاری زنده بمانند که تقریباً ده درصد در ماه بازدهی ایجاد می کنند و درآمدی منظم دارند، که با اندازه گیری هر کسی یک بازده فوق العاده است و باید به دوست مصری ما به خاطر دستیابی به چنین چیزی تبریک گفت. ثبات. بنابراین، آیا معاملهگران «نیمکره غربی» باید به اندازه حساب اولیه خود نگاه کنند و در مورد پتانسیل خود برای تبدیل شدن به یک معامله گر تمام وقت قضاوت کنند؟ "بله" پاسخ کوتاه است و ما دلیل آن را توضیح خواهیم داد. اغلب گفته می شود که تنها راه برای کسب درآمد میلیونی از معاملات FX این است که با ده میلیون شروع کنید. کسب ده درصد بازده از حساب باید در اختیار هر کسی باشد. شما می توانید تنها 0.1٪ از یک حساب ده میلیونی را معامله کنید تا به بازده ده درصدی در سال برسید. با طرز فکر کلی، مدیریت پول و روش صحیح، بازگرداندن یک میلیون در یک حساب ده میلیونی باید به آسانی برگرداندن 1000 دلار در یک حساب ده هزار دلاری باشد. اما برای بسیاری از ما واقعیت این است که ما هرگز یک حساب ده میلیون دلاری معامله نمی کنیم و این واقع گرایی باید به وضعیت فعلی شما نیز تسری پیدا کند. معامله گران باید در همان ابتدای کار معاملاتی خود، از آنجایی که قوانین خود و غیره را به برنامه معاملاتی خود متعهد می کنند، نسبت به اندازه حسابی که دارند و جایی که به طور واقع بینانه می تواند منجر به آنها شود، واقع بین باشند. اگر اکنون 5,000 دلار دارید، کار فعلیتان پسانداز زیادی برای افزایش این سطح برای شما باقی نمیگذارد و بعید است که از طریق ارث از یکی از اقوام، مبالغی مقطوع دریافت کنید، پس هیچ فایدهای در رویاپردازی وجود ندارد، وقت آن رسیده است. واقع بین بودن اینجاست که واقعیت میگزد و میتواند غرور و احساسات معاملهگران مبتدی را که فریفته وعدههای ثروت هستند، جریحهدار کند که بسیاری در صنعت ما از آنها نادیده گرفته میشوند. اما واقع بین بودن در مورد آنچه محتمل، ممکن و واقع بینانه است، یکی از اولین موانعی است که معامله گران جدید باید بر آن غلبه کنند تا از هر شکلی از موفقیت برخوردار شوند. و همانطور که تاجر قاهره ما ثابت می کند همیشه سطحی وجود دارد که در آن می توان از موفقیت نسبی لذت برد. بنابراین مهم است که معاملهگران جدید، هم هنگام شروع معامله و هم در حین پیشرفت، جاهطلبیهای خود را با اندازه حساب خود مطابقت دهند.« EC ممکن است مازاد تجاری آلمان را بررسی کند ، در حالی که تورم انگلیس ممکن است به 2.5٪ کاهش یابد تورم آلمان به پایین ترین حد خود در سه سال گذشته می رسد ، انگلیس به 2.2٪ سقوط می کند ، همانطور که آسموسن می گوید بانک مرکزی اروپا هنوز در مورد "آنچه می تواند انجام دهد" در نرخ بهره محدودیت ایجاد نکرده است ... »